عکس های اول مهر توی خونه خاله فرزانه. عروسک بازی شادی جونی
این حالت شادی خانم خیلی قشنگ بود، مامانی ازش چند تا عکس گرفته بود. تمام عکس هاشو میزارم. دیدن تمام عکس های شادی جون و ثبت نظرات شیرین شما عزیزان کاری کمتر از لطف نیست
شادی جونم در حال اولین عروسک بازی (قاتل زنجیره ای عروسک های پارچه ای مشخص شد)
شادی خانمی، نظاره گر لنز دوربین گوشی مامانی
عکس جامانده چند هفته پیش
اینم یه عکس قشنگ و جذاب دیگه . هنوز دندون در نیاوردم
شادی جونم توی کریر خوابیده
پوزیشن دست ها و حالت همیشگی شادی وقتی میخواست بخوابه
وای چقدر شادی. خوش به حالمون
ای شادی جون بابایی
شادی جونم
شادی
شدی عشقم
اینم کادو مامان بزرگم. مامان بابا لی لی
شادون خانم
دو ماهگی شادی.روز جشن تولد شهلا
این کیک رو روز تولد مامانی گرفته بودم که تو هم باهاش عکس انداختی
طهورا جون هم خونمون بود و شب ساعت حدود 9 که از دفتر با این کیک تولد ر برگشتم
کیک رو میخورید یا شادی رو؟؟؟؟
معلومه شادی خوشمزه است اما فقط یه بوس میشه ازش کنید. اونم از دستش
شادی خانم بابایی
ان شالله کیک تولد خودتو بخرم و جشن تولد بزرگ و خوبی برات بگیرم لذت ببری
یک ماه و نیم بعد از تولد شادی-این پاهای خوشگل کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاهای تپلی و ناز شادونه. شادون عشق بابونه
این کیه؟؟؟؟؟؟؟؟ آخی فدات شم. من عاشق پشت گردن این عروسک کوچولو هستم.
پشت گردن شادی جون بوی بهشت میده
پشت گردن شادی جونم که خیلی هم دوسش دارم از همان زاویه اما حالتی دیگر
چون خیلی پشت گردنشو دوست داشتم این عکس رو یادگاری گرفتم و وقتی نگاش میکنم لذت میبرم
آخی. شادی عزیزم. خوب بخوابی
علت این خواب عمیق در عکس پایین هستش
اگه گفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ای زبلی. رفتی حموم و خسته شدی. عافیت باشه. همیشه بعد از حموم رفتن خسته میخوابه
حموم رفتن رو خیلی دوست داره شادی جونی. آروم و بی سر و صدا میشینه تا سرشو بشوریم و آب تنی کنه
توی هوای اواسط بهار که هنوز یکم هوا برای شادی سرده باید مواظب باشیم سرما نخوری.... هپلی هپو خپانی، دردت جان بابانی
یک ماه و یک هفته بعد از تولد شادی. اواخر فروردین ماه 1399
بعد از یک روز کاری سخت و طولانی یه خواب عمیق میچسبه///
شادی خانم بازم در خواب ناز
این روزا طهورا و کیانا و حلما همشون گله دارن که چرا شادی اینقدر میخوابه....
بابا ولم کنید بزارید بخوابم. خسته ام. بعدا بیاید برای دست بوسی. بای
شادی خانمی اینقدر نازه و تودل برو هستش که محاله کسی شادی جونو ببینه و عاشقتش نشه
شادی جون زیباترین هدیه خداست که الحمدالله به ما تعلق گرفته
خدایا شکرت....
شادی در ایام عید نوروز 1399 (ایام در خانه ماندن و حبس شدن به علت شیوع ویروس کرونا)
منم در این مدت به کارهای عقب افتاده ام رسیدم و در کنار شادی جونم لذت بردم. کنار شادی باشی و کار کنی انژی دو برابری میگیری
شادی جونم عیدت مبارک. سال 1399 اولین سالی که شادی جونم سال نو رو کنارمون بود
همیشه دوست داریم-بابا-مامان-شادی
شادی عشق بابایی. انگار میدونه دارم ازش عکس میگیرم و از اینکه دارم با کلاه ازش عکس میگیرم دلخوره
با کلاه هم خوشگلی و در مقام اول قرار داری....
عکس روی گوشی بابایی به مدت 3ماه این عکس بود و کلی ازش لذت بردم. هرگونه استفاده از عکس شادی جون بدون ذکر منبع خلاف مقررات و قوانین می باشد و پیگرد شادونی دارد.....
شادی جون بابایی بعد از چند هفته
درسته موهام ریخته اما بازم جذابم و همه منو دوست دارن....
شادی خانم از نمایی نزدیک تر. معصومیت از چهره شادی جونمون میباره....
شادی خانم با کلاه قشنگ ملوان زبل
شادی بابایی برای اولین بار در کریر
خیلی راحت نبود....
شادی جون تا سه ماهگی هر زمان که میخوابید این حالت رو حفظ میکرد. دوتا دستش رو بالا میبرد و به نشانه تسلیم آروم میخوابید
شادی خانم
شادی عزیز بابا در خواب ناز
امیدوارم شماهم لحظات خوشی داشته باشید
ما که با شادی شادیم.....
شادی جونم اولین عکسی که ازت گرفتم و برای همیشه توی ذهنم میمونه و ثبت شده اینه
دومین عکس از دختر خوشگل و ناز بابایی
همه عاشقتن شادون جونم
فدات شم گل گل بابایی
سومین عکس توی بیمارستان از دختر خوشگلم
شادی جونم بعد از خوردن اولین شیر خشک از دست خاله فرزانه، خوابیده
خاله فرزانه دستت درد نکنه یک شبانه روز توی بیمارستان نخوابیدی و به منو مامانم رسیدگی کردی
خاله جونم دوستت دارم (شادی جون)
چهارمین عکس شادی جونم
با وجود اینکه ویروس کرونا تمام کشور رو فرا گرفته و همه بیمارستان ها و ادارات در وضعیت قرمز هستند و کسی نمیتونه برای دیدن شادونی بیاد بیمارستون.
آخهبه دنیا اومدن شادی مصادف شد با شیوع ویروس کرونا و به همین دلیلم خیلی ترسیدیم که مشکلی پیش نیاد
خدارو شکر مشکلی نبود و شادی جونم بدون مشکلی روز چهارشنبه 14 اسفندماه به دنیا اومد و روز بعدش که پنجشنبه بود ساعت 3 ظهر برگشتیم خونه
آخی شادی جون من، اون روز اول همشو خواب بودی عشق بابا
فدای اون لپ های خوشگلت شم من، وقتی میبوسمت پوست شفاف و صاف و خوشمزه ات دیونم میکنه. عشق بابایی خپلی خانمم
وقتی اومدی دنیا 3کیلو و 350 گرم بودی و دور سر هم 52 سانتی متر بود
خیلی خوب بودی خداروشکر. خدایا ممنون از این هدیه قشنگی که بهمون دادی